زمستانم

ساخت وبلاگ
زمستان را دوست میداروم؛

از تابستان گریزانم...

زمستان را عاشقانه میپرستم؛

تابستان را با تمام کینه و دشمنی ام یاد میبکنم...

عاشق زمستانی هستم که گرمی عشق را به من هدیه داد

تا

تابستانی که خیانت و سردی وجدایی را در اقبالم نوشت...

 

قدم زدم روی برگ های زرد و زیبای پاییزی را به گل و سبزه ی بهار ترجیح میدهم.

بهاری که بوی نفرت و شکست میدهد...

هنوز هم گرمای زیر کرسی را به گرمای بخاری های صنعتی که بوی نابودی میدهد ترجیح میدهم.

کرسی هایی که نشان از انسانیت دارد و مرا به یاد تو می اندازد...

 

هنوز هم تورا با وجود تمام شکست هایت و گذسته ی غم باری که توسط همین انسان ها رقم خورد دوست میدارم

تا

دختری که گذشته ی به ظاهر سالم دارد و همین انسان ها مهر تاییدش را میزنند.

 

هنوز هم کوهستان های روستایت را دوست میدارم تا شهر آلوده ی خودم...

من عاشق زمستانم

زمستانی که پاییزش با تو سر شد.

قدم ها و بوسه های پاییزی زیر باران مطهرش.

گرمی دستانت در زمستان و عاشقانه نگاه کردنت در کوهستان عشق و امیدمان...

در یلدا،یلند ترین شب سال عاشقت شدم

و

در کوتاه ترین روز سال تقدیر جدایمان کرد...

 

                   هنوز هم زن رویاهای من _با وجود تمام گذشته ی طرد شده ات_ تو هستی...

  

                                                          آرمان

 

 

تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)...
ما را در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) دنبال می کنید

برچسب : زمستانم آرزوست,دختر زمستانم,من زمستانم,عاشق زمستانم,متولد زمستانم, نویسنده : beheshtebastana بازدید : 263 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 1:55