عشق

ساخت وبلاگ
زجه های عقل را سرکوب کردیم.
ناله های فهم را به پای نافهمی اش گذاشتیم.
به اندیشه هایمان انگ خرافات زدیم و به تماشای زنده زنده سوختنشان ایستادیم.
به دنبال جرعه ای عشق، هستی را جابجا کردیم.
بدنبال ذره ای عشق عاشقان را تحقیر کردیم.
بدنبال قطره ای عشق، معنای عشق را تهی کردیم.
همه جا را گشتیم، همه کس را دیدیم و از همه چیز هایی متفاوت شنیدیم.
همه کار کردیم ولی به زیر پای خود نیم نگاهی نیانداختیم. ندیدیم که آن گل سرخ و ظریف در زیر نوازش بی امان این دست های سرد میشکند و آرام آرام خودش را به مرگ میسپارد.
ندیدیم که در بهاران، برگ درخت های تنومند از لرزش عبور جسم سنگ ما دانه دانه به سقوط برمی خیزند و ما به هوای فضایی عاشقانه، چه بیرحمانه ترسناک شدیم.
و ندیدیم مطربان این شهر را، که سکوت هدیه میدهند.
بس کن، سر جایت بایست.
عشق همین لبخند هاست، همین گریه هاست.
عشق ساعت ها نگاه کردن به آسمان آبی است.
عشق نجوا کردن با دریای طوفانی است.
عشق یعنی غم، یعنی خوشحالی
یعنی اشک، یعنی لبخند
عشق یعنی زندگی، یعنی حباب های تو خالی
(( عشق یعنی نجوا کردن با دریای طوفانی))

(سجاد اسماعیل پور)

تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)...
ما را در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : beheshtebastana بازدید : 234 تاريخ : دوشنبه 5 تير 1396 ساعت: 21:26