تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)

متن مرتبط با «یلدا شعر» در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) نوشته شده است

شعر سبز اخوان

  • با تو ديشب تا كجا رفتمتا خدا وانسوي صحراي خدا رفتم من نمي گويم ملايك بال در بالم شنا كردند من نمي گويم كه باران طلا آمد ليك اي عطر سبز سايه پرورده اي پري كه باد مي بردت از چمنزار حرير پر گل پرده تا حريم سايه هاي سبز تا بهار سبزه هاي عطر تا دياري كه غريبيهاش مي آمد به چشم آشنا ، رفتم پا به پاي تو كه , ...ادامه مطلب

  • زندان شب یلدا

  • چند این شب و خاموشی؟ وقت است که برخیزم                                     وین آتش خندان را با صبح برانگیزم گر سوختنم باید افروختنم باید                                    ای عشق یزن در من کز شعله نپرهیزم صد دشت شقایق چشم در خون دلم دارد                                    تا خود به کجا آخر با خاک در, ...ادامه مطلب

  • شراب شعر چشم تو(فریدون مشیری)

  • رویایی کوتاه در یک شب بی فردامن امشب تا سحر خوابم نخواهد بردهمه اندیشه ام اندیشه فرداستوجودم از تمنای تو سرشار استزمان در بستر شب خواب و بیدار استهوا آرام،شب خاموش، راه آسمان ها باز...خیالم چون کبوترهای وحشی می کند پرواز...رود آنجا که می بافند کولیهای جادوگیسوی شب راهمان جاها،که شب ها در رواق کهشان ها عود می سوزند؛همان جاها، که اخترها، ببام قصرها،مشعل می افروزند؛همان جاها که پشت پرده شب، دخترخورشید ردا را می آرایند؛همین فردای افسون ریز رویاییهمین فردا که راه من بسته استهمین فردا که روی پرده پدار من پیداستهمین فردا که ما را روز دیدیر است!همین فردا که ما را روز آغوش نوازش هاست!همین فردا، همین فردا...... من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد!زمان، در بستر شب خواب و بیدار استسیاهی تار می بند،چراغ ماه لرزان، از نسیم سرد پاییز استدل بی تاب و بی آرام من ، از شوق لبریز استبهرسو، چشم من رو می کند: فرداست!سحر از ماورای ظلمت شب می زند لبخندقناری ها سرود صبح می خوانند......من آمجا چشم در راه توام. ناگاه:ترا از دور میبینم که میایی،ترا از دور می بینم که می خندی،ترا از دور می بینم که می خندی و میایی،نگاهم ,شعر چشمان تو از فریدون مشیری ...ادامه مطلب

  • یلدا....

  • راه رویام و چه زود دزدیدمن یلدام، شب ِ دور از خورشیدباز پاییز شد و باد چرخید وهوس چو گیاهی مرموز روییداو رویید و درخت از این همه دردچو نگاهم خشکیدتا دیروز قدمی بردارمن رو باز به شروعش بگذارتو زیبایی و بی پروایی ومن که از این دلتنگی بیماربا من حوصله کن در این شب ِ کورتو همیشه دل یار.. *** تو شب ِ بیدار منیهمه جا تکرار منیگرچه بی من، گر چه که دوردل ِ من، دل یار منیتو شب ِ بیدار منیهمه جا تکرار منیگرچه بی من، گر چه که دوردل ِ من، دل یار منی *** نور آرام به درخت باریدبرگ رقصان به سقوطش خندیدباز پاییز شد و باد چرخید وهوس چو گیاهی مرموز روییداو رویید و درخت از این همه دردچو نگاهم خشکیدماه پنهان ِ و راه دشوارمن در حال ِ غروبم این بارباش در خوابم و در بیدارم ومن رو در این تنهایی مگذاربا من حوصله کن در این شب ِ کورتو همیشه دل یار تو شب ِ بیدار منیهمه جا تکرار منیگرچه بی من، گر چه که دوردل ِ من، دل یار منیتو بگو درمان ِ تو چیستتو بگو دل یار ِ تو کیستتو بگو این ها همه روسببی جز فاصله نیست..تو شب ِ بیدار منیهمه جا تکرار منیگرچه بی من، گر چه که دوردل ِ من، دل یار منیدل ِ من، دل یار منیدل ِ من، دل ی,یلدا عباسی,یلدا مبارک,یلدا عصار ...ادامه مطلب

  • یلدا...

  • هستی چه بود؟، قصهٔ پر رنج و ملالی کابوس پر از وحشتی، آشفته خیالی ای هستی من و مستی تو، افسانه‌ای غم افزا کو فرصتی که تا لذتی بریم از شب وصالی؟ ز هستی، نصیبم بود درد بی نهایت چنان نی، ندارم سر شکوه و شکایت چرایی غمین، اقامت گزین به درگاه می‌فروشان گریز از محن، چو من ساغری بزن، ساغری بنوشان! هستی چه بود؟، قصهٔ پر رنج و ملالی کابوس پر از وحشتی، آشفته خیالی ای دل، چه ز جانم خواهی؟، ای تن، ز چه جانم کاهی؟ ترسم که جهانی سوزد، از دل چو بر آرم آهی به دلم نه هوس، نه تمنا باشد، چه کنم که جهان همه رویا باشد! بگذر ز جهان همچون من، افشان به جهانی دامن بزمم سیه اما سازد,یلدا عباسی,یلدا مبارک,یلدا عصار,یلدا مازیار فلاحی,یلدا شعر,یلدا قشقایی,یلدا عباسی بیوگرافی,یلدا شریفی,لیدا چت,یلدا شب ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها